در فرهنگنامه  کوهنوردی به آدمهایی که با همدیگر کوهنوردی می کنند می گویند:
                همنورد

چه واژه قشنگی 
همنورد، یعنی تمام پستی ها و بلندی ها و فراز و نشیب ها را در کنار هم درنوردیدن ، پشت و پناه هم بودن ، کنار هم و پا به پای هم راه رفتن ، در رابطه با دیگران تعصب نداشتن و تبعيض  قائل نشدن ، در سخت ترین مسیرها و دشوارترین گردنه ها هوای هم را داشتن و تمام دار و ندار خود را با دیگران قسمت کردن.
همنوردها رفتارهای ویژه ای دارند که رویای تمام کسانی است که می خواهند با همدیگر و در کنار هم زندگی کنند 
آنها همیشه حواس شان هست که :
یکی تندتر از دیگران حرکت نکند ، 
حواس شان هست که کسی از دیگری جا نماند ، 
حواس شان هست که در مسیرهای سخت یکی سقوط نکند ، 
در سنگلاخ ها یکی لیز  نخورد ، 
حواس شان هست که یکی کم نیاورد ، 
که یکی فشارش نیفتد ، 
که یکی کم و کسر نداشته باشد.
همنوردی صرفا هم تیمی بودن در یک رشته ورزشی نیست ،
یک معرفت است ،
یک سبک زندگی است:

همنوردی با هم بودن در عین احترام به فردیتهای همدیگر است ، پشت و پناه هم بودن بدون منت گذاشتن است ، همراه بودن بدون تملک و تصاحب است ، عشق ورزی، مهربانی و همدلی بدون توجه به جنسیت افراد است.
 چه خوب می شد اگر آدم ها به جای هموطن بودن ، هم مذهب بودن ، هم نژاد بودن ، همجنس بودن و هم "سر" بودن ، همنورد هم بودند در فراز و نشیب های زندگی 

یه همنورد که همیشه حواسش باشه برای نیفتادنمون ، برای رسیدنمون تا قله ، برای اوج گرفتنمون ،

چه خوب می شد اگر ما هم برای دیگران چنین همراهانی بودیم!

چه خوب می شد اگر آدمها ، همنورد هم بودند...